1
استادیار، دانشگاه تهران، دانشکده حقوق پردیس فارابی،ایران
2
دانشجوی دکتری حقوق جزا و جرمشناسی، دانشگاه تهران، پردیس فارابی قم
چکیده
دادرسی تشخیصی شیوهای از دادرسی کیفری است که بهمانند حقوق اداری اجرای قانون به مجری سپرده میشود. این نظریه در برخی ایالات آمریکا در حال اجراست. ریشههای این نوع از دادرسی در فقه اسلامی موجود است و در قاعده ی «التعزیر بما یراه الحاکم» متجلی است. این قاعده در مجازاتهای تعزیری، تشخیص تعزیر متهم و حدود آن را باوجود برخی ضوابط کلی و خیلی محدود مانند «التعزیر دون الحد» به دست قاضی میسپارد که مبتنی بر مصلحتگرایی و کارآمدی اعمال مجازات است.
در ایران یک تشخیص قانونی مضیق برای قاضی وجود دارد که مکلف است در حیطهی آن اقدام به تصمیمگیری نماید؛ بهنحویکه گاهی قضات مکلفاند برخلاف باور و وجدان خود و حتی عدالت رأی دهند. در نظام دادرسی تشخیصی در آمریکا دست قاضی کاملاً بازنیست و یک سری دستورالعملهای محلی و منطقهای تعیین مجازات برای قاضی در کنار قانون در نظر گرفتهشده است تا به نحوی حد وسطی برای این دو شیوه از رسیدگی باشد. در این مقاله سعی بر این هست که با بررسی نظریهی دادرسی تشخیصی، ضرورت بازگشت به دادرسی تشخیصی قضایی و نه قانونی در ضمن استفاده از تجربیات این نظریهی آمریکایی مورد واکاوی قرار گیرد.