استادیار گروه فقه و حقوق اسلامی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
چکیده
مطابق قاعدهی ید هر آنچه تحت ید فردی باشد آن شیء متعلق به اوست، اما گاهی مال مسروقه یا مواد مخدر در ملک و تحت استیلای فردی یافت میشود که او منکر تعلق داشتن آن به خود است، از این رو این مسئله قابل طرح است که آیا با وجود انکار ذوالید میتوان شیء تحت استیلا را متعلق به او دانست؟ و آیا میتوان به سبب استیلای ذوالید مسئولیتی را بر عهده او اثبات کرد؟ نویسنده پس از تتبع در ادله و آرای فقها به شیوهی تحلیلی- توصیفی و بررسی آرای دادگاهها بر آن است که روایات دال بر اعتبار ید اطلاق داشته و شامل حالت انکار ذوالید نیز میشود، همچنین بنای عقلا بر حجیت ید است مگر اینکه قرینهای بر خلاف آن قائم شود، نهایت امر اینکه در حالت انکار ذوالید میان قاعده ید و اصل صحت تعارض به وجود میآید که اصل صحتِ جاری در قول ذوالید تاب مقاومت در برابر اماریت ید را نخواهد داشت، مگر اینکه به واسطهی استیلای دیگران بر ملک فرد، استیلای مالک فاقد اعتبار گردد؛ از این رو در اموری که صرف استیلای فرد مُثبت مسئولیت اوست ذوالید به سبب ید داشتن مسئول شناخته میشود، اما در خصوص جرایم منحصراً بایستی از ادله اثبات آنها استفاده کرد و ذوالید به صرف استیلا مجرم محسوب نمیشود.