1
استادیار گروه حقوق دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان
2
کارشناسی ارشد حقوق خصوصی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوراسگان اصفهان
چکیده
پیدایش و ظهور مفهوم تقصیر نوعی به نخستین سالهای قرن نوزدهم باز میگردد تا پاسخی باشد به منتقدین تقصیر شخصی که آن را در برقراری عدالت اصلاحی فاقد کارایی لازم دانسته و بر کارکرد ترمیمی نظام جبران خسارت تأکید میکردند. شکلگیری مفهوم تقصیر نوعی را باید مرهون ارتقای جایگاه واقعیت و رویکردهای واقعگرایانه در نظام حقوقی دانست؛ رویکردهایی که به یکهتازی متافیزیک در نظام حقوقی، که در قالب اخلاق لیبرالی و فردگرایی نمود پیدا کرده بود، پایان دادند. واقعگرایان افراطی با مفاهیم متافیزیکی و از جمله عدالت یا تقصیر، میانهای ندارند و خود به یکهتازی واقعیت قائلاند؛ با این حال، واقعگرایان معتدل در مسیر تعامل متافیزیک و واقعیت در شکلگیری مفاهیم حقوقی حرکت کردند؛ تعاملی که با شکلگیری مبانی عرفی، مذهبی، فلسفی و اقتصادی تقصیر، در سطح مفاهیم حقوقی عینیت پیدا کرد. با این وجود، چالشهای مفهوم تقصیر نوعی به خوبی نشان میدهد که تحقق این تعامل که تعادل کارکردی نظام حقوقی نیز مرهون آن است، چندان آسان نیست.